وقتی تعطیل نمیکنید؛مردم چطور از خانه خارج نشوند؟عادی نمایی کشور بزرگترین خطای مدیریتی است
تاریخ انتشار: ۲۰ اسفند ۱۳۹۸ | کد خبر: ۲۷۲۱۰۳۴۰
خرداد:نماینده مردم تهران با اشاره به شیوع ویروس کرونا، عادینمایی کشور را بزرگترین خطای مدیریتی دانست.
به گزارش خرداد، محمدرضا نجفی در گفتوگو با ایسنا ضمن توصیه به وزیر بهداشت برای تحت فشار قرار نگرفتن با توصیههای غیرعلمی، گفت: «عادینمایی کشور بزرگترین خطای مدیریتی ممکن در این برهه است. در حالی که هر روز با ابعاد تازهای از بحران مواجه میشویم، توصیه عادی کردن ساعات کار ادارات و غیره کاملا غلط است».
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
عضو فراکسیون امید مجلس ادامه داد: «چه طور بدون تعطیل کردن ادارات از مردم میخواهیم در خانه بمانند؟ این نه تنها غلط است، بلکه مرجعیت و اقتدار ستاد ملی را هم کاهش میدهد؛ همچنین وضعیت دادگاهها و محاکم».
وی افزود: «آقای دکتر نمکی باید قاطعانه و استوار مطابق تکالیف حرفهای و وجدانی، در برابر این قبیل فشارها ایستادگی کند و به عنوان دبیر ستاد ملی به آقایان روحانی و رئیسی دستور تعطیلی محاکم و ادارات را در اسرع وقت ابلاغ کند؛ حفظ سلامت مراکز تجمعی مانند پادگانها و مقر نیروهای امنیتی- انتظامی بسیار مهم است، ایزوله سازی یا چاره اندیشی برای جلوگیری از آلودگی این مراکز بسیار با اهمیت است».
نماینده مردم تهران در مجلس با اشاره به سخنان اخیر وزیر بهداشت درباره خیز دوباره کرونا، گفت: «باید منتظر این خیزها بود؛ وقتی مبتلایان را قرنطینه نکنیم، آزادانه میچرخند و ویروس را منتشر میکنند. در چنین شرایطی معلوم است که ما هر لحظه باید منتظر گسترشِ ابتلا باشیم، دو هفته، سه هفته، یا یک ماه بعد، مگر ما نقشه شیوع بیماری را داریم که بتوانیم پیش بینی کنیم؟».
وی درباره اینکه برخی معتقدند قرنطینه دیگر فایده ندارد، چون تمام استانها درگیر مساله شدهاند، گفت: «این حرف بسیار بیاساسی است، ما درباره یک بلای قابل شیوع و گسترش صحبت میکنیم. این گونه نیست که اگر در شهرستانمان ۵ مورد پیدا شد بگوییم شهر آلوده شد و تمام؛ در اینجا فرد فردِ افراد و خانوادهها برای ما مهم هستند، نه تقسیمات کشوری و جغرافیایی با عنوان شهرها، اینجا واحد سنجش، فرد و خانواده است نه شهر».
نجفی ادامه داد: «اگر منِ مبتلا برای تعطیلات عید به شهرستانِ آلودهای بروم، من هم زنجیره ارتباطی با خود را آلوده میکنم که ممکن است تا آن زمان آلوده نشده باشند. در هر لحظهای از این بحران مبتلایان قرنطینه شوند مانع گسترش بیشتر بیماری است».
وی ادامه داد: «مثل جنگ نیست که بگوییم مثلا فلان شهر سقوط کرد، الان پرریسکهای آن شهر مهماند، ببینید این بلا خطرش بیش از همه، جامعه پرریسک ما را درگیر میکند، ما حدودا ۱۰ درصد جمعیتمان بالای ۶۰ سال است و تقریبا همین حدود هم بیمار زمینهای داریم، با احتساب همپوشانی این آمارها ما دست کم ۱۰ میلیون نفر در ریسک بالا داریم. اول باید از ابتلای این ها و ابتلای کم ریسکها -چون میتوانند پرریسکهای پیرامون خود را مبتلا کنند-جلوگیری کنیم، و همزمان امکانات درمانی را برای آنان مهیا کنیم».
این نماینده مجلس درباره پیشنهاد علی لاریجانی مبنی بر تشکیل ستاد پشتیبانی هم گفت: «هر پیشنهادی که به اقتدار بیشتر ستاد کمک کند مفید است، ما در فاز مدیریتِ ساعتیِ بحران هستیم».
این عضو کمیسیون صنایع مجلس مهم ترین اقداماتی را که باید انجام شود را برشمرد و گفت: «اول ارتقای اقتدار و اعتماد عمومی به ستاد ملی مبارزه با کرونا است که ستادی فرابخشی و حاکمیتی با محوریت دولت بایستی باشد، وزارت بهداشت و درمان عضو تعیین کننده و موثری در این ستاد است در (چارچوب ماموریتهای وزارتخانه)؛ اعضای این ستاد بایستی علاوه بر دستگاههای مرتبطی همچون وزارت صمت که البته در انجام وظایف خود غائب و بسیار ضعیف عمل کرده است، از مدیران مجربِ ملی تشکیل شود». او ادامه داد: «به رسمیت شناختن بحران و صدور دستور تعطیلی از دیگر موارد با اهمیت هستند. بخشی از الزامات و ضرورتها را نیز در دو نامه منتشر شده اخیر خود عرض کردهام».
برچسب ها: کرونا ، کرونا ویروس ، تعطیلیمنبع: خرداد
کلیدواژه: کرونا کرونا ویروس تعطیلی
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khordad.news دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خرداد» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۲۱۰۳۴۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
نجاتم دهید، دیگر به پایان خط رسیدهام!
به گزارش همشهری آنلاین، زن ۲۷ ساله در حالی که بیان میکرد دیگر به آخر خط رسیدهام، اشکریزان به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری شفای مشهد گفت: آخرین فرزند خانوادهای ۸ نفره هستم. در یکی از شهرکهای اطراف مشهد و در خانوادهای به دنیا آمدم که از نظر اجتماعی و اقتصادی وضعیت خوبی نداشتیم.
هنوز خردسال بودم که پدرم در یک سانحه رانندگی از دنیا رفت و روزهای سخت و تلخ زندگی ما شروع شد. از آن روز به بعد مادرم در زمینهای کشاورزی کارگری میکرد و زمانی که خسته و کوفته به خانه میرسید باید امور خانه را هم انجام میداد.
مادرم اگرچه سعی میکرد چهره خود را شاد و خندان نشان دهد ولی من میدانستم که چه غوغایی در روح و روانش برپاست. در همین حال برادرانم ترک تحصیل کردند تا کمکخرج خانواده باشند ولی هرکدام از آنها هم درگیر مشکلات و گرفتاریهای شخصی خودشان شدند و مادرم همچنان کارگری میکرد.
من هم که به صورت مادرزادی و از ناحیه پا دچار معلولیت جسمی بودم، اعتماد به نفس پایینی داشتم و تلاش میکردم از چشم دوستان و نزدیکانم دور بمانم تا مورد تمسخر قرار نگیرم. این حقارت را کاملا در مدرسه با همه وجودم احساس میکردم و از نگاههای همکلاسی هایم زجر میکشیدم.
فرار زن جوان از دست مرد شیطانصفت | مرا به بیابانهای اطراف شهر کشاند و... بیوه شدن دختر ۲۳ ساله در شب عروسیش | ۲۰ بار مچ شوهرم را با زنهای غریبه گرفتمبا این شرایط نتوانستم ادامه تحصیل بدهم و در مقطع راهنمایی ترک تحصیل کردم. با آنکه در سن نوجوانی قرار داشتم و در رویاها و آرزوهای خودم به سر میبردم، راهی بازار کار شدم تا حداقل مخارج خودم را تامین کنم. اینگونه بود که در یک لباسفروشی در اطراف میدان ۱۷ شهریور مشهد کاری پیدا کردم و به عنوان فروشنده مشغول کار شدم.
هنوز ۲ ماه از آغاز کارم نمیگذشت که با آرمان آشنا شدم. وقتی دیدم پسری نسبت به من مهر میورزد و جملات زیبای عاشقانه بر زبان میراند، شیفته او شدم چراکه محبت را در او جستجو میکردم و به چیز دیگری نمیاندیشیدم. وقتی دیدم او به من که دختری معلولم توجه میکند، همه وجودم لبریز از عاطفه شد.
چند سال بود که با آرمان ارتباط داشتم و بیشتر روزها را با او درپارکها و سینماها قرار میگذاشتم. وقتی خانواده آرمان در جریان این عشق خیابانی قرار گرفتند، او را از خانه طرد کردند. آرمان هم که در یک فروشگاه شاگرد بود، خانه کوچکی را در حاشیه شهر اجاره کرد و ما با همه مخالفتها با یکدیگر ازدواج کردیم. اگرچه نتوانستم مانند خیلی از دختران لباس عروسی بر تن کنم و با جشن و شادی پا به خانه بخت بگذارم، اما همین که ازدواج کرده بودم از خوشحالی در پوست خود نمیگنجیدم.
صاحبکارم چون به بهانههای مختلف به فروشگاه نمیرفتم، مرا اخراج کرد و من برای کمک به مخارج زندگی امور مربوط به نظافت ساختمانها را انجام میدادم.
آرمان که مصرف تفریحی مواد مخدر و سیگار را از همان اوایل جوانی شروع کرده بود، خیلی زود و بر اثر معاشرت با دوستان ناباب در حاشیه شهر به یک معتاد حرفهای تبدیل شد و مرا هم آلوده کرد. با آنکه پسرم تازه به دنیا آمده بود، هر چه دو نفری کار میکردیم باز هم نمیتوانستیم هزینههای اعتیادمان را تامین کنیم.
وقتی به چشمان زیبای فرزندم نگاه میکردم از خودم متنفر میشدم که چرا نباید غذای مناسبی بخورم و فرزندم را اینگونه ضعیف نبینم. خیلی دلم به حال نوزاد شیرخوارهام میسوخت به همین دلیل بارها تصمیم گرفتم از چنگ این هیولای سفید (شیشه) فرارکنم ولی مانند کبوتری خانگی دوباره بر بام مواد افیونی لانه میساختم و روزهای نکبتبار را تکرار میکردم و نابودی آیندهام را به چشم میدیدم. این بود که به کلانتری آمدم تا شاید راهی برای نجات خودم بیابم.
با دستور ویژه سرگرد احسان سبکبار (رئیس کلانتری شفای مشهد) راهکارهای قانونی و اقدامات روانشناختی برای نجات زن جوان از منجلاب اعتیاد در دایره مددکاری اجتماعی کلانتری آغاز شد.