Web Analytics Made Easy - Statcounter

عصر ایران؛ جعفر محمدی - در همان ابتدای شیوع کرونا در قم، نوشتیم و از مسوولان تقاضا کردیم که قم را قرنطینه کنند. اما نه تنها گوش شنوایی نبود بلکه برخی بیماردلان متهم مان کردند که دارید پروژه "قم هراسی" (!) راه می اندازید. قم را که قرنطینه نکردند، بلکه حتی حرم حضرت معصومه (ع) که کانون تجمعات انسانی در قم هست را نیز موقتاً نبستند و گفتند که اینجا دارالشفاء است، مردم باید بیایند و یا قوت هم بیایند!

قم قرنطینه نشد و کرونا به سراسر ایران رسید و بعدها که نقشه شیوع کرونا بر اساس "تردد" منتشر شد، همه دیدند که کانون انتشار این شهر بوده است و اگر آن را قرنطینه می کردند، دستکم ابعاد فاجعه به میزان کنونی نبود.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

 
بی خردان تصور می کردند که قرنطینه قم، اقدامی غیر اسلامی است حال آن که این کار اساساً ربطی به دین نداشت و صرفاً اقدامی پیشگیرانه برای جلوگیری از ابتلای شهروندان به کرونا بود.

این که چه کسانی مانع از قرنطینه قم شدند، دقیقاً برای مردم مشخص نیست ولی اگر در این ماجرا نیز محاکمه نشوند، قطعاً در تاریخ این سرزمین، محکوم خواهند شد.

آقایان و خانم های مسؤول!
آقای روحانی، رئیس جمهور محترم!

حرف های دلسوزان مبنی بر قرنطینه قم را که به هیچ انگاشتید و فاجعه را رقم زدید. حالا لااقل برای بزرگ تر نشدن ابعاد فاجعه، حرف های دیگرشان را گوش کنید.
این روزها نمایندگان بسیاری از شهرها، از شما می خواهند مقررات منع آمد و شد بین شهرها برقرار کنید اما شما باز هم نمی شنوید. کار به جایی رسیده که مردم برخی شهرها، در ورودی شهرهایشان مستقر شده و با چوب و چماق هم که شده، جلوی ورود افراد غیر بومی را به شهرشان می گیرند. ادامه این روند، مشکلات عدیده اجتماعی و امنیتی ایجاد خواهد کرد.

باور کنید مردم ایران یک ماه، در همان شهری که هستند بمانند، آسمان به زمین نمی آید.
یعنی چه که وزیر بهداشت شما از مردم "خواهش" می کند که سفر نروید و به شمال لشکر کشی نکنید و بعد که مردم می روند، می گوید: من گله دارم!
مگر با خواهش و گله می توان جلوی کرونا را گرفت؟

وقتی عده ای یا هنوز عمق فاجعه را نفهمیده اند یا رفتاری مبتنی بر بی شعوری دارند و تعطیلات کرونایی را با تعطیلات عید یکی می دانند و ویروس را به سراسر کشور منتقل می کنند، آیا فقط باید خواهش و گله کرد؟ پس اقتدار دولت و حکومت برای حفظ سلامت مردم کجاست؟ گله و خواهش را که ما رسانه ها هم می توانیم بکنیم.

پس در اولین گام، هر گونه سفر را ممنوع و برای کسانی که این ممنوعیت را نقض می کنند، ضمانت اجرایی تعیین کنید.

آقای روحانی!
شما در جلسات ستاد مبارزه با کرونا، با فاصله از همدیگر می نشینید و نزدیک ترین فرد به شما در جلسات، دو متر با شما فاصله دارد؛ کار درست را هم شما می کنید.
اما سوال این است که چرا ادارات دولتی و عمومی - به جز سازمان های خدماتی ضروری - را تعطیل نمی کنید؟ آیا وضعیت اتوبوس های شهری را دیده اید که کارمندان مظلوم دولت چگونه ماسک بر دهان و با ترس و اضطراب و در ازدحام جمعیت، به محل کار می روند و بر می گردند؟
همین الان هم که ادارات تعطیل نیست، به خاطر عدم مراجعه مردم، بسیاری از آنها راکد و معطل اند.


این 10 روز باقی مانده به عید، ادارات را تعطیل کنید و برای کسانی که مهلت قانونی برای انجام کارهای اداری دارند، مهلت موسع تری را برای بعد از تعطیلات در نظر بگیرید.
اگر کارهای اداری عقب بیفتد، بهتر از آن است که ملت بیمار شوند و بمیرند.

در شهرها نیز رفت و آمدها را محدود کنید. در ووهان چین به مردم نگفتند "لطفا" از خانه بیرون نیایید، گفتند، "نباید" از خانه بیرون بیایید. 
به جز فروشگاه های عرضه مواد ضروری مانند سوپرمارکت ها و داروخانه ها، بقیه صنوف را چند وقتی تعطیل کنید. همه می توانند مایحتاج ضروری شان را از همان محل خود تامین کنند. آنگاه برای تردد خودروهای شخصی در سطح شهر، جریمه سنگین تعیین کنید تا اگر کسی واقعاً کار اضطراری داشت، با خودرو بیرون بیاید.

آقای روحانی! سایر مسوولان!

کرونا از انسان به انسان منتقل می شود. واکسن و دارو هم ندارد. تنها راهش این است که برای مدتی روابط انسان ها با یکدیگر به حداقل برسد. این کار هم فقط با اقتدار حکومتی حاصل می شود و لاغیر. همان کاری که در ووهان چین انجام شده و الان کرونا در چین روند نزولی دارد و همان کاری که امروز در ایتالیا انجام شده و کل کشور به دستور نخست وزیر، در قرنطینه قرار گرفته است.
بدانید که بسیاری از پزشکان و متخصصان از این که بدون قطع ارتباطات انسانی بتوانیم کرونا را مهار کنیم، قطع امید کرده اند. بنابراین راهی جز این نداریم؛ داریم؟!

بله! قرنطینه پیامد دارد، مشکلات دارد، بیکاری کارگران را دارد، پیامدهای اقتصادی دارد، بی حوصلگی مردم را دارد، عده ای نیز آن را نقض خواهند کرد و ... اما ، ما در شرایط عادی نیستیم، چاره ای نداریم این طرح را با تمام باگ ها و نقص هایش اجرا کنیم. کرونا دارد پیشروی می کند و فقط با تصمیمات قاطع مسوولان و همکاری ناشی از استرس و آگاهی مردم سر جایش می نشیند.
 
آقای روحانی! 
مسوولان ستاد ملی مبارزه با کرونا!
مسوولان قرارگاه پدافند غیر عامل!

قرنطینه شهری و منع ترددهای بین شهری و تعطیلی عمومی را همین الان اعلام کنید تا کار کرونا از دست تان در نرفته و پزشکان نیز در برابر تسلیم نشده اند. نگذارید مردم بمیرند... .

لینک کوتاه: asriran.com/0030nS

منبع: عصر ایران

کلیدواژه: کرونا قرنطینه منع تردد روحانی آقای روحانی

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.asriran.com دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «عصر ایران» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۲۷۲۰۹۰۹۱ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

«پنجاه به دَر» قزوینی‌ها چگونه مدارس را تعطیل کرد؟ (+عکس)

امروز پنجاهمین روزِ بهار است؛ روزی همزمان با آیینِ «پنجاه به درَ» قزوینی‌ها؛ آیینی کهن که حتی برگزاری آن بهانه‌ای برای تعطیلی مدارس شهر می‌شود!

به گزارش ایسنا، مناسبت‌ها و آیین‌های متعددی در تقویم ایرانِ باستان وجود دارد که برخی از آنها تنها مربوط به منطقه جغرافیایی خاصی است. با این وجود از تعدادی از آنها تنها یک نام باقی مانده است و یا به شکل محدود برگزار می‌شوند؛ البته داستانِ «پنجاه به درَ» برای قزوینی‌ها متفاوت است تا جایی که آموزش و پرورش این استان، طی اطلاعیه‌ای اعلام می‌کند که مدارس این شهر در نوبت عصر تعطیل است تا خانواده‌ها بتوانند در آیینِ «پنجاه به درَ» شرکت کنند. اقدامی قابل تامل آنهم در شرایطی که یا برخی از این آیین و رسوم کهن در حال فراموشی است و یا مناسبت‌های وارداتی درحال جایگزینی با آنها هستند.

وابستگی جشن‌های ایرانی با امور روزمره ایرانیانِ باستان غیرقابل انکار است. در واقع مردم اتفاقاتی را واسطه برگزاری جشن‌ها و آیین‌هایی می‌کردند که زندگی روزمره‌شان با آنها گره خورده بود؛ از جمله آنها می‌توان به امور مرتبط با کشاورزی اشاره کرد؛ آیین‌هایی برای شکرگزاری نعمت‌های پروردگار برای رُستنی‌های زمین و یا درخواست و دعا برای موضوعات مرتبط با آن.

«پنجاه‌به‌دَر» مراسم برای شکرگزاری بارش‌های بهاری و یا باران‌خواهی در سال‌های کم‌ بارِش در شهر قزوین است که از دیرباز تا همین امروز در پنجاهمین روز بهار، یعنی ۱۹ اردیبهشت ماه در محل مصلی قدیمی شهر برگزار می‌شود. این مصلی میان باغات سنتی‌ شهر قرار دارد.

هرچند که سال گذشته تبدیل محل برگزای این آیین به پارکینگ، اجرای مراسم را تا روزهای منتهی به آن در شرایطی بلاتکلیفی قرار داده بود اما به نظر می‌رسد در سال جاری با توجه به همکاری آموزش و پرورش با مردم برای شرکت حداکثری در این آیین، مشکلات برگزاری مراسم به حداقل رسیده باشد.

آیین «پنجاه‌ به دَر» که در فهرست ملی میراث فرهنگی ناملموس ایران به ثبت رسیده است؛ به گفته برخی در گذشته به شکل جدی‌تر توسط زنان برگزار می‌شده است؛ هرچند درحال حاضر برگزاری آن جز در یک بخش تفاوتی میان زنان و مردان ندارد.

درگذشته مردم در پنجاهمین روز بهار با همسایه‌ها و آشنایان از خانه بیرون می‌آمدند و به مصلی می‌رفتند. با توجه به اینکه آب‌انباری قدیمی در این قسمت وجود داشت، در صورتی که در آن سال باران کمی باریده بود و احتمال خشکسالی می‌رفت، آنها روی بامِ آب‌انبار به نیت باران‌خواهی، دو رکعت نماز حاجت می‌خواندند و از خداوند تَرسالی طلب می‌کردند.

از سوی دیگر اگر بارش باران را تا آن زمان کافی می‌دانستند، نماز شکر به‌جا می‌آوردند. زنان پس از خواندن نماز مجددا وضو می‌گرفتند و چند قطعه سنگ برمی‌داشتند و به نیت برآورده‌شدن خواسته و حاجتی که داشتند، این سنگ‌ها را بر سردر و دیواره آجری آب‌انبار می‌چسباندند. به اعتقاد آنها اگر سنگ‌ها به سردر، یا دیواره آب‌انبار می‌چسبید، خواسته و حاجت آنها به‌زودی برآورده می‌شد.

بعد از برگزاری این مراسم، آنها در «پنجاه به‌ دَر» نان و ماست و یا آش‌رشته در میان حاظران در این مراسم تقسیم می‌کردند؛ البته پخش کردن نذری‌های دیگری مانند نان و پنیر، آجیل مشکل‌گشا، شیرینی‌های باقی‌مانده از سفره نوروز و میان‌وعده قزوینی «دُیماج» نیز به مرور رواج یافته است. دُیماج پیش‌غذایی محلی با مخلوطی از نان خردشده، پنیر، سبزی، گردو، کشمش و سیر است.

دُیماج

هرچند نیت و برخی کارهایی که مردم در «پنجاه به دَر» انجام می‌دهند با «سیزده‌ به‌در» متفاوت است اما در نهایت این رسمِ ایرانی هم بهانه‌ای برای دور هم جمع شدن افراد و گذراندن اوقاتی خوش کنار یکدیگر می‌شود.

کانال عصر ایران در تلگرام

دیگر خبرها

  • مردم این شهر امروز پنجاه بِدَر را جشن گرفتند/ جشنی که مدارس را هم تعطیل می‌کند!
  • «پنجاه به دَر» قزوینی‌ها چگونه مدارس را تعطیل کرد؟ (+عکس)
  • لزوم شناسایی شخصیت‌های بزرگ ایران و اسلام برای مبارزه با اسطوره‌های جعلی
  • شناسایی شخصیت‌های بزرگ ایران و اسلام برای مبارزه با اسطوره‌های جعلی
  • کمک ۱۲۸ میلیارد تومانی مردم برای ساخت مسجد در کشور
  • تدارک ۱۲۰ هزار عنوان برنامه با مشارکت مردم در سراسر کشور
  • ۷۵ میلیون تردد بین استانی در فروردین ثبت شد؛ رشد ۱۳ درصدی ترددها
  • نمایشگاه کتاب، رویدادی که هم جنگ را دید و هم روزهای قرنطینه را
  • هدف ستاد تعطیلی واحدهای صنفی نیست/صنوف با قوانین هماهنگ شوند
  • هشدار ستاد مبارزه با قاچاق کالا به صاحبان مالها